امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

امیرمهدی کوچولو

خداجونم دوستت دارم😍

ماه محرم

دوستان خوبم امروز اولین روز از ماه محرم است. ماه عزا و ماتم و ماه حزن و اندوه. ماهی که همه ما به یاد امام حسین(ع) و اهل بیت و یاران باوفایش عزاداری می کنیم. من این ماه رو به همه شما تسلیت میگم.   این تصویر رو (فلش)داداش گلم به عشق امام حسین(ع) طراحی کرده. دستش درد نکنه خیلی قشنگ شدن. ...
28 آبان 1391

جشن تولد رضا و علی

                                 سلام دوستان گلم امروز تو مهد کودک ما جشن بود یک جشن خوب. جای شما خالی خیلی خوش گذشت. آخه جشن تولد دو دوست عزیزم رضا و علی بود این دوستان خوبم 5 ساله شدن.ایشالا که مبارکشون باشه. تازه من کیک هم خوردم (به جای شما هم خوردم) خیلی خوشمزه بود.جاتون خالی. تولد تولد تولدت مبارک   من هم یک هدیه خیلی کوجولو (مثل خودم) بهشون دادم. یک کتاب رنگ آمیزی با یک جعبه مدادرنگی: ظهر که می خواستم به خونه برگردم خاله این بادکنک  تولد رو بهم داد که باهاش بازی کنم. دستشون درد ن...
26 آبان 1391

شیرین کاری های من

سلامی دوباره به دوستان خوبم نزدیک به دو ماه و نیم است که از یکسالگی من می گذره و من همچنان به شلوغ کاری هایم ادامه میدم و تا کی این روند ادامه داشته باشه خدا می دونه.( بیچاره مامان ) آخه من دوست ندارم میوه ها توی ظرف باشن دوست دارم اونارو روی زمین بریزم و با ظرفش دکی کنم مثل الآن: یا مثلا دوست دارم دکور میز تلویزیون باشم اینجوری: یا وقتی که مامانم می خواد لباسهامو عوض کنه فرار می کنم و خودم به جای لباسهایم داخل تشت می نشینم: خلاصه روزها همه را با این کارهام سرگرم می کنم و هرکسی به نوعی باهام رفتار می کنه مثلا بابام کاری باهام نداره میگه بچه است مامانم دعوام میکنه و بعضی وقتا ...
22 آبان 1391

عید غدیر خم

        قرآن به جز وصف علی آیه ندارد                                                               ایمان به جز از حب علی پایه ندارد     گفتم بروم سایه لطفش بنشینم                   ...
14 آبان 1391

عید قربان

سلام دوستان مهربونم امروز خیلی روز خوبی است آخه عید قربان است. من این عید رو به همه شما تبریک می گم روز پیش که می خواستم از مهد به خونه برگردم خاله مهربون این کارت تبریک رو بهم هدیه داد واقعا که دستش درد نکنه. چه بع بعی قشنگی ببینید: * خیلی دلم می خواد منم این بع بعی رو ببرم برای خاله مهربون که باهاش بازی کنه. اما اون که بچه نیست!!!!!!!!!!!!! جمعه (91/8/5)   ...
5 آبان 1391

مو خوشکله

  سلام عزیزانم   حالتون خوبه؟ من که الحمدلله خوب شدم دعا کنین دیگه سرما نخورم منم برای شما آرزوی سلامتی می کنم. تازه خبرای جدید دارم من یاد گرفتم چندکلمه ای حرف بزنم مثلا: توش (یعنی کوش به معنی کجاست) جیز (یعنی داغ) دادا (یعنی آبجی) عق (یعنی کثیفه) آخ (یعنی دست نزن) انیش (یعنی اینجاست) هر چیز گردی را می بینم میگم توپ به هر حیوان یا پرنده ای میگم توتو (حتی سگ و گربه ) به هر نوشیدنی میگم آب به هر خوراکی میگم بَ بَ به هر شیشه شیری میگم مَ مَ و کلماتی مانند بابا و مامان بعضی وقتا هم خوراکیهامو اینطوری می خورم:   وااااای چه موهای نرمی... می شه بگی...
1 آبان 1391
1